نتایج جستجو برای عبارت :

هشت لبخند در سالی که گذشت :)

میریم واسه اتفاقات جدید
فضای جدید
آدمای جدید
حسای جدید
همیشه همه چی اونطوری که میخایم پیش نمیره ولی...
میشه از هر پیشامدی، واسه خودت خوشی الکی درست کنی!
اولش آرزو داشتم لبخند دنیارو حفظ کنم
بعدش فهمیدم دنیا، اونقدری که فکر میکردم لبخند نمیزنه...
بعدش آرزو کردم بتونم لبخندو هدیه بدم به دنیا... :)
بهم سخت گذشت... به خودم اومدم دیدم لبخند خودمم گم کردم!
اما حالا...میشه یه جور دیگه نگاه کرد :)
میتونم بازم لبخند بزنم... :)
اول لبخند خودمو پس میگیرم و بعد...ی
‏یکی بود یکی نبود .ما  دو عاشق تنها،بی پناه ، زیر سقف آسمان ،به زندگی لبخند زدیم . سالها گذشت و زندگی همچنان به دیگری لبخند می زند. تبعیض یعنی تو دلت برای زندگی ضعف برود و زندگی دلش برای دیگری . این قصه پر تکراری ست .  همیشه یکی بود و یکی نه. 
«واژه» ‎#زندگی
 
هر روز بارها از کنار یکدیگر عبور می کنیم، چشم تو چشم می شویم و نگاه هایمان به هر دلیلی به هم گره می خورد؛ اما دریغ از یک لبخند ساده! لبخند یکی از کلیدی ترین عناصر در روابط اجتماعی ما است. یک لبخند ساده در بردارنده پیام های مثبت مختلفی در روابط اجتماعی ما می باشد که گاه اثربخشی آن از ساعت ها حرف زدن، فلسفه بافی و توضیح دادن برای مخاطبمان بیش تر است. حتما 100 درصد ما در زندگی اثرات لبخند و صورتی که ردی از لبخند روی آن وجود داشته است را دیده ایم. جلب
در یکسالی که گذشت چالش های زیادی رو پشت سر گذاشتم 
خیلی زیاد 
بارها تا مرز سقوط رفتم اما به یک مویی خودم رو بند کردم و در هوا معلق ماندم 
بارها شکستم و باز خودمو جمع کردم 
بارها افتادم و باز لنگ لنگان به راه افتادم 
.
.
.
اگر میدونستم پاداش این روزهای سختی که گذروندم چنین روزهای شیرینی، تمام روزهای تلخ گذشته را با کمال میل به  آغوش میکشیدم ... 
این روزها انقدر شیرینه که وقتی به گذشته ای که گذشت نگاه میکنم با لبخند میگم چه خوب گذشت :) 
ﺍﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼ ﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪ ،ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻨﺪ ...
ﺍﺮ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪ ،ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻗﺪﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻨﺪ ...
ﺍﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼ ﻪ ﺯﻣﺎﻧ ﺗﺮﺖ ﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ، ﺭﻭﺑﺮﻭﺷﺪ ،ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺸﻤﺎﻧ ﻨﺪ ...
ﺍﺮ ﺑﺎ ﻏﺮﺒﻪ ﺍ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪ ،ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺎﺳﺨﺖ ﺭﺍ ﺩﻫﺪ ...
ﺍﻦ ﺭﻣﺰ ﻣﻮﻓﻘﺖ ﺗﻮﺳﺖ ...
ﻭﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺳﻬﺮ؛
ﺯﻧﺪ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﺧﻮﺶﻣﺤﻔﻞ ﺳﺎﺖ ﻏﻢ ﺧﻮﺭ
واقعا حس فوق العاده ای داره، وقتی که لبخند فرشته مهربون رو می بینیم. 
امروز وقتی پس از هفته ها لبخند زیباش رو دیدم، ناخودآگاه منم لبخند زدم... 
همون لحظه همه چیز رو فراموش کردم، 
تمام غم و غصه ها رو... 
کاش هرگز منو ترک نکنه 
 
اصلاح طرح لبخند برای همگان حائز اهمیت می باشد چرا که زیبایی لبخند خواهد توانست زیبایی چهره فرد را تضمین نماید و برای زیبایی بخشیدن به دندان ها و لبخند خود راه های مختلفی پیش رو خواهید داشت که این راه ها در حالت کلی به دو نوع خانگی و کلینیکی دسته بندی می شوند. روش های کلینیکی سریعترین روش برای اصلاح کردن طرح لبخند خواهند بود.
ادامه مطلب
دلیل لبخند اطفال در سنین نوزادی چیست ؟و در چه سنی خنده و لبخند آنان واقعی ست؟ علت خندیدن آنان در خواب هم از جمله سوالات رایج مادران است. از همان هفته اول تولد، بیش‌تر مادران حس می‌کنند نوزادشان لبخند می‌زند، اما حقیقت آن است که او تلاش می‌کند تا این کار را انجام دهد. لبخند نوزاد یک‌هفته‌ای، لبخند متقارنی نیست. به گوشه‌ای از لب محدود شده و همراه با آن، چشم‌ها و گونه‌ها حرکتی انجام نمی‌دهند و به عبارت دیگر، هنوز ماهیچه‌ها برای لبخند زدن
حیف آن عمری که او بی عشق جانبخشا گذشت،
حیف آن عشقی، اگر با داد و واویلا گذشت.
غرق بادا در گنه، قلبی نورزد عشق پاک،
حیف عمر فاسقی از این جهان رسوا گذشت.
حیف عمر ابلهی، عمری پی دولت دوید،
حیف عمر عاقلی، با هرزه و رؤیا گذشت.
لال گردد آن زبانی که نمی گوید خدا،
حیف آن امت، که او بی دین و بی تقوا گذشت.
بی کفن میرد غریبی، نیست ایرادی دگر،
حیف آن مرگی اگر بی ذکر "لا الا"گذشت
مکّه و مینا نرفتی جرم نبود پیش حق،
حیف عمر غافلی، با ساغر و مینا گذشت.
جور دنیا هم گ
دلیل لبخند اطفال در سنین نوزادی چیست ؟و در چه سنی خنده و لبخند آنان واقعی ست؟ علت خندیدن آنان در خواب هم از جمله سوالات رایج مادران است. از همان هفته اول تولد، بیش‌تر مادران حس می‌کنند نوزادشان لبخند می‌زند، اما حقیقت آن است که او تلاش می‌کند تا این کار را انجام دهد. لبخند نوزاد یک‌هفته‌ای، لبخند متقارنی نیست. به گوشه‌ای از لب محدود شده و همراه با آن، چشم‌ها و گونه‌ها حرکتی انجام نمی‌دهند و به عبارت دیگر، هنوز ماهیچه‌ها برای لبخند زدن
دانلود آهنگ رضا بهرام لبخند بزن
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * لبخند بزن * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , رضا بهرام باشید.
 
دانلود آهنگ رضا بهرام به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Reza Bahram called Labkhand Bezan With online playback , text and the best quality in mediac
 
متن ترانه رضا بهرام به نام لبخند بزن
دلبر جانم بی اجازه قلب ما بردی کجا بردیای عشق جانم هر نفس را بی هوا بردی کجا بردیبی منت تورا دوس دارم بی علت تورا
یه روز رستوران سر کار بودم
دلم خیلی گرفته بود .
با خودم زمز مه می گردم و می خوندم :
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب در گاه او
پر زلیلا شد دل پر آه او
که یهو دیدم یه دختر کوچولو ۴یا۵ ساله مثل من
پکره و داره گریه می کنه. تو چشماش زل زدم اونم
نگاهش رو قفل کرد به من بعد من یه لبخند کوچیک
زدم اونم خندید با خنده اون کوچولو دل منم باز شد
زندگی وشرایط می تونه با یه
می توانی دستت را گاز بگیری و گریه کنی اما برای لبخند زدن، نیاز به فعالیت بیشتری هست. همه انسان ها به دنبال لبخند هستند و همیشه از یکدیگر می پرسند لبخند می زنی یا خیر؟! در حالی بیشتر مواقع سعی نمی کنند علت لبخندی شوند، به راحتی می توان این جمله مرا رد کرد. اما من از انسان صحبت می کنم، شما از چی؟1 یک خانم زیبا می تواند بر لب یک مرد تنها لبخند بیاورد. اما منظور من این لبخند نیست! نوشته تحقیر آمیز در مورد یک نفر می خوانی و لبخند می زنی! این لبخند هم هد
سلام علیکم و رحمه الله
احوال شما؟
ان شاء الله خوب و سلامت باشید
عیدتون مبارک
دُمبتون سه چارک(لبخند)
ما را نمی بینید خوش می گذره؟(لبخند)
عیدی هاتونو کجا گذاشتید؟ توی کدوم تشک و متکا جاسازی کردید؟ آدرس بدید لطفا(لبخند)
ادامه مطلب
کتاب لبخند در غربت نویسنده: بیژن کیانی انتشارات: موسسه فرهنگی پیام آزادگان
کتاب لبخند درغربت : آزاده که باشی در بند هم لبخند از لبت نمی رود…
 
کتاب لبخند در غربتنویسنده: بیژن کیانیانتشارات: موسسه فرهنگی پیام آزادگان
بریده کتاب:
حسین آهسته لب هایش را باز کرد وبه سختی گفت: پس خداحافظهر دو جور دیگری این کلمه را گفته بودند گویی این بار معنای دیگری داشت آهسته سرش را برد بیخ گوش حسین وگفت: (لبخند بزن بسیجی فکر کن صدام مرده)
محدثه من، لبخند بزن، لبخند بر لب های تو برایم معنی دیگری دارند. معنی از عشق زیرا هر قدر آنها را می بینم برایم عادت نمی شوند. می دانم هر کسی با لبخندت مواجه شود، عاشقت می شود و من حالش را می فهمم اما تو حق انتخاب داری که لبخندت را برای تمام عمر، ارزانی چه کسی کنی و من انتخابت را دوست دارم. حتی اگر من نباشم. محدثه من، لبخند من، دوستت دارم
---------------------
عاشق، ترک لبخند نمی کند، عسل!
لبخند، تذهیب زندگی‌ست.
و بوسه‌یی‌ست بر دست های نرم محبت.
با لبخندها
لبخند هالیوودی در شیراز
آیا تا حالا دنبال لبخند هالیوودی در شیراز بوده اید؟ شما هم میتوانید لبخندی زیبا داشته باشید. ما به شما لیستی از شماره تماس و آدرس پزشکانی که لبخند هالیوودی را میتوانند برای شما انجام دهند به اشتراک میگذاریم. لبخند هالیوودی به لبخندی گفته میشود که دندان های مرتب، تمیز و صاف را نمایان میکند و بر زیبایی و ماندگاری چهره شما می‌افزاید. دندان مهمترین عضو پس از چشم‌ها در زیبایی چهره است پس دندان های نامرتب و ناسالم از زیب
دانلود کتاب صوتی کار از کار گذشت اثر ژان پل سارتر
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
دانلود کتاب کار از کار گذشت | ژان پل سارتر | طاقچهtaaghche.com › داستان و رمان › رمانژان ‌پل سارتر (۱۹۸۰-۱۹۰۵)، نویسنده و فیلسوف فرانسوی است. «کار از کار گذشت» درباره زن و مردی است که همدیگر را نمی‌شناسند، جدا از هم و به دلایلی متفاوت می‌میرند و در ... رتبه: ۴٫۸ - ‏۲۰ رأیوارد نشده: اثر ‏| باید شامل این عبارت باشد: اثر
دانلود رایگان کتاب کار از کار گذشت از ژان پل سارتر | جنگلبانjangal
سکوت...فریادی خاموش...می خواهم در میان این هیاهو فریاد بزنم... خواستار سکوتی طولانی شوم، نگاه های متعجب به سوی من جلب شود و دور شوند از من و فریاد هایی که حکم زندانی شدن روح من در جسمی بی جان را میدهد... اری از من دور میشوند، میروند و من بازهم تنهایی را با تمام وجود حس می کنم...در دنیایی که آدمک هایی با نقابی سرشار از تظاهر و لبخندی خالی از حس از هم همه لذت می برند، من تنها مانده ام... من همانی هستم که خود را میان خاطرات شاد خود جا گذاشته و اینک تنها ک
سکوت...فریادی خاموش...می خواهم در میان این هیاهو فریاد بزنم... خواستار سکوتی طولانی شوم، نگاه های متعجب به سوی من جلب شود و دور شوند از من و فریاد هایی که حکم زندانی شدن روح من در جسمی بی جان را میدهد... اری از من دور میشوند، میروند و من بازهم تنهایی را با تمام وجود حس می کنم...در دنیایی که آدمک هایی با نقابی سرشار از تظاهر و لبخندی خالی از حس از هم همه لذت می برند، من تنها مانده ام... من همانی هستم که خود را میان خاطرات شاد خود جا گذاشته و اینک تنها ک
آخرین تصویری که ازش داشتم جیغ زدن و گریه کردن و فریاد بود.
آرامش نداشتم و همش این حالش جلو روم بود.
هر چی پیام می داد که آرومم و نگرانم نباش هیچ تاثیری نداشت.
می دونستم اونقدر محکم و قوی هست که خیلی زود دوباره بلند میشه و به زندگی ادامه میده و حتی زندگی دو خواهر کوچیکترش و حتی باباش رو سرو سامون میده و نمیذاره غم مادر خانواده شو از پا در بیاره ، ولی تا نمیدیدمش که بازم لبخند میزنه آروم و قرار نداشتم و کلافه و بی قرار بودم. اینکه می دونستم خوب نیست
سلام علیکم
طاعاتتون قبول...
روز اول ماه، ساعت 9 صبح، یکی از رفقا تماس گرفت و گفت: "فلانی طاعاتت قبول..."
گفتم: "آخه هنوز که به جائی نخورده که طاعاتم قبول باشه(لبخند)"
بعد دیدم نفر دوم اومد و گفت: "میگم انگار ماه رمضون افتاد تو سرازیری!...تا عید چیزی نمونده(لبخند)"
خدایا ما در پناه خودت بگیر تا کچل نشدیم از دست اینا(لبخند)
ادامه مطلب
 
به نام خالق لبخند
خودتون فکر کنید که زیباترین لحظات زندگیتون داشته چه اتفاقی می افتاده
هرجوری که بوده یا هرجایی که بوده لبخند نمی زدید
اگه بوده سعی کنید اینجور لحظات رو بیشتر کنید
چرا وقتی با یه لبخند ساده میتونید شادتر باشید لبخند نمی‌زنید
یعنی این را هم می خواهید از خودتان دریغ کنید
تنها خواهش امشبم از تون اینه که همیشه لبخند بزنید
اگر لبخند بزنید در شرایط بد هم حالتون خوب میشه
پس نتیجه می گیریم که زیباترین لحظات زندگی وقتی اتفاق میفته
هرگز حَسَد نبردم بر منصبیّ و مالی
الّا بر آن که دارد با دلبری وصالی
دانی کدام دولت در وصف می‌نیاید –
چشمی که باز باشد هر لحظه بر جمالی
خرّم تنی که محبوب از در فراز-اش آید –
چون رزقِ نیک‌بختان، بی زحمتِ سؤالی
همچون دو مغزِ بادام، اندر یکی خزینه،
با هم گرفته انسی، وز دیگران ملالی
دانی کدام جاهل بر حالِ ما بخندد –
کو را نبوده باشد در عمرِ خویش حالی
سالِ وصال با او یک روز بود گویی
واکنون – در انتظار-اش – روزی به‌قدرِ سالی
ایّام را، به ماه
گذشته رو کندوکاو نکنیم 
گذشته رو رهاکنیم به حال خودش چه خوب چه بد چه با لبخند چه باگریه 
گذشته رو نبش قبر نکنیم تا قصرخیالی مون تبدیل به ویرانه نشه
گذشته هرچی که بود گذشت 
که بعد از همه اون روزها اون ادم ها 
فقط یه اسمان  در استانه 21 سالگی مونده ...
اخر همه ی قصه ها فقط خودمون میمونیم 
خودتو بغل کن!!!
اصلاح طرح لبخند برای همگان حائز اهمیت می باشد چرا که زیبایی لبخند خواهد توانست زیبایی چهره فرد را تضمین نماید و برای زیبایی بخشیدن به دندان ها و لبخند خود راه های مختلفی پیش رو خواهید داشت که این راه ها در حالت کلی به دو نوع خانگی و کلینیکی دسته بندی می شوند. روش های کلینیکی سریعترین روش برای اصلاح کردن طرح لبخند خواهند بود.
 
اصلاح طرح لبخند
نیاز به زیبایی امروزه در همگان مشاهده می شود و یکی از مهمترین بخش های بدن که زیبایی آن می تواند سبب زی
سه هفته از غیبت ناگهانی کیم جونگ اون ، رهبر کره شمالی گذشت تا اینکه تصویر او بطور رسمی در افتتاح یک کارخانه کودشیمیایی پخش شده است. درحالیکه لبخند مبزند، گفتگو می کند  و گمانه زنی هایی که در باره بیماری شدید یا مرگ او مطرح کرده شده بود را بی اعتبار کرد. 
ادامه مطلب
در محیط های مختلف افرادی هستند که همیشه با روی خوش و با لبخند با بقیه رفتار می کنند. اینکه ما عبوس باشیم مشکلی را حل نمی کند. ولی وقتی با روی باز با بقیه رفتار می کنیم، عملا تاثیر خوبی هم بر روی خودمان می گذارد. 
در این شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی با هم خوب باشیم و همدیگر را احترام بگذاریم. هر کسی مشکلاتی برای خودش دارد ولی بهتر است سعی نکنیم مشکلات خود را به بقیه منتقل کنیم. 
 
به یکدیگر لبخند بزنیم و با هم خوب باشیم
دو شب پیش، «عاشق بارون» این عکس را برایم فرستاد. به تاریخ کامنت نگاه کردم؛ تاریخ روزهای پیش‌دانشگاهی و در تلاطم کنکور دست و پا زدن! لبخند زدم به یاد روزهایی که خوب یا بد، گذشت. و امروز صبح وقتی در کلاس نشسته بودم و از پشت پنجره، به بارش آرام و زیبای برف نگاه می‌کردم، این عکس و کامنت را به یاد آوردم. استاد از سبک رئالیسم و رئالیسم جادویی می‌گفت و من روحم لبخند می‌زد. راست می‌گفتم آن‌روزها. حس قشنگی است؛ دانشکدهٔ ادبیات، برف، پنجره و این‌چنی
دو شب پیش، «عاشق بارون» این عکس را برایم فرستاد. به تاریخ کامنت نگاه کردم؛ تاریخ روزهای پیش‌دانشگاهی و در تلاطم کنکور دست‌وپازدن! لبخند شدم به‌یاد روزهایی که خوب یا بد، گذشت. و امروز صبح وقتی در کلاس نشسته بودم و از پشت پنجره، به بارش آرام و زیبای برف نگاه می‌کردم، این عکس و کامنت را به یاد آوردم. استاد از سبک رئالیسم و رئالیسم جادویی می‌گفت و من روحم لبخند می‌زد. راست می‌گفتم آن‌روزها؛ حس قشنگی است دانشکدهٔ ادبیات، برف، پنجره و این‌چنی
تفریحات، موضوعی بسیار مهم و اساسی است. خیلی ها هستند که ممکن است آن را جدی نگیرند و فکر کنند که زندگی خشک و بی‌انعطاف و بی‌لبخند، می‌تواند زندگی موفقی باشد، اما چنین نیست. اگر در زندگی تفریح سالم و لبخند طبیعی که ناشی از نشاط است نباشد، زندگی برخود انسان و اطرافیانش، جهنم خواهد شد.
۱۳71/10/1- رهبر انقلاب
ریختن آب جوش روی پودر نسکافه؛ بلند شدن بخار محو آب؛ شنیدن صدای زنگ تلفن؛ برگشتن به اتاق؛ دیدن عکس پسر بچه‌ای سه ساله روی صفحه‌ی موبایل؛ تعجب کردن؛ کشیدن آیکون سبز رنگ به سمت راست صفحه؛ شنیدن صدای آن طرف خط؛ «یکم پیش یادم رفت بهت بگم که ...»؛ لبخند؛ لبخند؛ لبخند؛ خداحافظی کردن.
چرخه‌ی «بودن».
آدم های صبور یه خصوصیت عجیب دارن...
بی نهایت لبخند میزنن...
این لبخند شاید تو نگاه اول حس گذشت بده
((اینکه هر زخمی زدی...هرچیزی که گفتی فدای سرت...من فراموش میکنم))...
ولی آدم های صبورهیچوقت چیزی رو فراموش نمیکنن...
زخمارو می شمارن...حرفارو مرورمیکنن وهمچنان لبخند میزنن...
یه روزی که صبوری دیگه جواب نداد , با همون لبخند تویه چشم به هم زدن برای همیشه فراموشت میکنن...
انگار که هیچوقت تو زندگیشون نبودی...
آدمای صبورهم تا یه جایی میگن فدای سرت...
برای زیبا و گیراتر شدن لبخند که برخی به اصطلاح به آن لبخند هالیوودی می گویند می توانید به دندانپزشک مراجعه کنید تا برای شما اصلاح طرح لبخند انجام دهد.
در اصلاح طرح لبخند تمامی معایب دندان ها و لثه ها برطرف می شود.
روش های گوناگونی برای اصلاح طرح لبخند وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می کنیم.
لامینیت سرامیکی 
کامپوزیت 
لیفت لثه 
روکش دندان 
ارتودنسی 
بلیچینگ یا سفید کردن دندان ها 

شما می توانید هر کدام از این روش ها را انتخاب کنید اما بهتر
آخ که چقدر دلم می‌خواد به اینایی که کمتر از چند ثانیه توی خیابون، تاکسی، مترو و... باهاشون چشم‌توچشم می‌شی، و می‌بینی که اخم کردن و اعصاب ندارن، لبخند بزنی... و لبخندت باعث شه حالِ اون روزشون خوب شه و تا آخر روز به لبخندِ تو فکر کنن.
دیوان شمس را گذاشته بود توی دست هایم، زل زده بود به چشم هایم، با لبخند برایم از مولوی خوانده بود.سرم را انداخته بودم پایین، خواندش که تمام شده بود، لبخند هول هولکی تحویلش داده بودم، چند تا ده تومنی گذاشته بودم روی میز؛ دیوان را بغل زده بودم و پا تند کرده بودم.
تا خانه یک ریز غر زده بودم به جانم که مثلا چه می شد ؟ سرم را بلند میکردم؛ زل میزدم توی چشم هایش.لبخند میزدم.قشنگ به خواندنش گوش میدادم.من هم برایش میخواندم.حرف میزدم.تعریف و تمجید میکردم.
۱.سفرهای زیادی که امسال باعث خنده های من شد
۲. امسال بر خلاف سالهای پیش سعی کردم به علاقه های خودم رسیدگی کنم. یکی از این علاقه ها کشاورزی بود. با تمام وجودم گل کاشتم، شکوفه ها را نوازش کردم و لبخند زدم.
۳.خندیدن های زیاد با دوستانم در کتابفروشی، با کتابخوان ها
۴.چندین عروسی که امیدوارم خداوند به زندگی جوان ها برکت بدهد
۵. یاد گرفتن زبان جدید همراه با خنده زیاد و دوست های جدید
۶. ورود به دانشگاه و رشته و دانشگاهی که عمیقا دوستش داشتم و نفس راحتی
امروز آخرین امتحانم دادیم^^
ممممدررررسسسسمون تموم شد
خوب یکمی جو امروز بد بود چون احتمالا دوستامونو نمیبینیم
ولى توراھ برگشت با دوستم آیس پک خوردیم
خیلى خوش گذشت جاتون خالى^~^
اولین بار بود9صبح آیس پک میخوردم .تمام گلوم یخ زد
بالاخره تابستون شششششششششد

*امروز فک کردم دیدم3سال دیگه کنکور دارم @~@استرس گرفتم
**بگین تو وبم چی بزارم خوبه^^
***لبخند یادتون نرھ=)))
رسولخدا ص فرمود بر شما باد بگذشت زیرا گذشت جز عزت بنده را نیفزابد و از دبگر بگذریدتا خداشما را عزیز کند امام باقر ع فرموده پشبمانی از گذشت بهتر واسانتراست تا پشیمانی از کیفر  شرح یعنی اگر شخصی را که بتو ستمی کرده بود بخسیدی و از اودر گذشتی سپس دانستی که ان گذشت مورد نداشته زیرا ان ستمگر متنبه نگشت و از گذشت خود پشیمان شدی این پشیمانی بهتر و اسانتر است از موردیکه ستمگر را مجازات کنی وسپس بفهمی اگر ازاو میگذشتی و اورامیبخشیدی. بهتر بود
داستان از آن جایی شروع شد که هرکس حالمان را جویا شد و گفتیم:حالمان خوب است و گفت ثابت کن! خندیدیم و این شد تمام آنچه که پتکی شده و بر سرمان کوبیده شد،هرجا پرسیده شدحالت چطور است و لبخندی زده شد...گفتیم حالش خوب است،غافل از اینکه هستند آدم هایی مثل من که تمام زندگیشان را بر پایه ی لبخند زدن می سازند،غمگین می شوند...لبخند می زنند! شاد می شوند،لبخند می زنند! گاه حتی زیر باران با لبخند آرام اشک می ریزند...مبادا نابود کنندگان خوشی هایشان ، اشک های پنها
داستان از آن جایی شروع شد که هرکس حالمان را جویا شد و گفتیم:حالمان خوب است و گفت ثابت کن! خندیدیم و این شد تمام آنچه که پتکی شده و بر سرمان کوبیده شد،هرجا پرسیده شدحالت چطور است و لبخندی زده شد...گفتیم حالش خوب است،غافل از اینکه هستند آدم هایی مثل من که تمام زندگیشان را بر پایه ی لبخند زدن می سازند،غمگین می شوند...لبخند می زنند! شاد می شوند،لبخند می زنند! گاه حتی زیر باران با لبخند آرام اشک می ریزند...مبادا نابود کنندگان خوشی هایشان ، اشک های پنها
خوابم برده بود ، گیج بودم بدنم ناتوان شده بود ، یهو از درد به خودم پیچیدم، از خواب بیدار شدم ، یکم خون بالا آوردم ، قلبم تیر میکشید ، بزور شب رو به صبح رسوندم...
رفتم دکتر آزمایش نوشت ، نمیدونم چرا اواین باره میترسم از بیماری ، با کسی حرفی نزدم ، حالا تنهایی باید برم سمت آزمایش و پیدا کردن علت حال ناخوش این چند ماهی که گذشت ... دلم میخواد بخوابم ، شاید خوابی ابدی !
خوابم برده بود ، گیج بودم بدنم ناتوان شده بود ، یهو از درد به خودم پیچیدم، از خواب بیدار شدم ، یکم خون بالا آوردم ، قلبم تیر میکشید ، بزور شب رو به صبح رسوندم...
رفتم دکتر آزمایش نوشت ، نمیدونم چرا اواین باره میترسم از بیماری ، با کسی حرفی نزدم ، حالا تنهایی باید برم سمت آزمایش و پیدا کردن علت حال ناخوش این چند ماهی که گذشت ... دلم میخواد بخوابم ، شاید خوابی ابدی !
 
نکته جالبی که درباره لبخند وجود دارد این است که خندیدن مسری است واگر شما لبخند بزنید طرف مقابل شما نیز می خندد,حتی اگر این خندیدن واقعی نباشد. تحقیقاتی که پروفسور اولف دیمبرگ در دانشگاه اوپسالای سوئد انجام داده است نشان میدهد دهن بصورت ناخوداگاه جذب حرکات وعضلات طرف مقابل میشود. اودراین ازمایش بااستفاده از تجهیزاتی که علائم الکتریکی را دریافت میکنند میزان فعالیت عضلات صورت ۱۲۰داوطلب را در هنگام مشاهده تصویر چهره های شاد و عصبانی اندا
توی تصوراتم،
همیشه یه نیمه شب رو تصور کردم ،
که ساعت از ۱۲ گذشته...
نشستی و من
با دوتا فنجون #شکلاتِ_داغ
میام کنارت...
همونجور که موهای بلندمو دست میکشی 
دستات رو باز میکنی تا منو به خودت نزدیک تر کنی،
لبخند میزنی.. منو به خودت میچسبونی...
دراز میکشم
سرمو میزارم روی پات و با چشمهای بسته،
از سالهایی میگم که چقدر بهمون سخت گذشت..
وتو
از سالهایی میگی.. که چقدر قراره خوشبخت بشیم...
:)
دقیقا تا یک جایی فکر می کردیم باید بهش لبخند بزنیم.هر چه گفت لبخند بزنیم،هر امر و نهی ای کرد لبخند بزنیم،هر چیزی را که جا به جا کرد لبخند بزنیم،هر اشکالی که گرفت لبخند بزنیم،هر فکری کرد و هر چیزی را که از پیش خودش گفت ممنوع است لبخند بزنیم.هر اشکی هم که از چشمانمان در آورد...نه لبخند نمی زدیم.شاید هم می زدیم و بعدش مثلا موقع راه رفتن پاهایمان را محکم تر به زمین می کوباندیم یا دفترمان را باز می کردیم و کنار مسائل ریاضی و ترجمه عربی و کارهای روزان
وقت هایی که درد به انجایم میرساند، صفحه گوگل را باز می کنم و می نویسم:«Multiple Sclerosis cure» بعد با انجایش که نوشته فعلا درمانی ندارد ناراحت و با آنجایش که نوشته احتمالا در اینده نزدیک درمان می شود لبخند میزنم؛ عمیق لبخند میزنم و باز منتظر و امیدوار می مانم.
ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎﻳﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻳﻪ ﺬﻳﺮﺍﻳﻰ ﺻﺪ ﻣﺘﺮﻯ ﻭ ﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﻛﻠﻰ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﺩﻳﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ...ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ «ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻭ ﺩﺭک ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ»ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ «ﺟﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﺑﻬﺶ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻰ ﻳﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﻴﺎﺩ ﺭﻭ ﻟﺒﺎﺕ»ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ «ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ ﺍﻣﻨﻴﺖ»ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ «ﻳﻪ ﺍﺳﺘﻜﺎﻥ ﺎﻯ ﺮﻡ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻛﺴﺎﻧ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﻯ»ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ «ﻓﻀﺎﻳﻰ ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﺧﺸﻢ،ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﺩﻭﺩ و ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﺍ
فروردین همه‌ش م.ح.ز حضور داشت
آلبرت برگشت و حرف میزدیم و کمک و راهنمایی
فروردین بیشتر به خواب گذاشت
فروردین به فیلم دیدن گذشت
فروردین به حدودی کتاب خوندن گذشت.
فروردین شروع شد به شروع فوتوشاپ
فروردین شروع شد به دیجیتال مارکتینگ
فروردین گذشت به شروع سخر خیزی و چه شیرین بود...
فروردین گذشت به درس های آنلاین،
فایل های زیاد مجازی
فروردین بیشتر صحبت با محمدرضا و آلبرت بود و بد هم نبود
فروردین شروع شد به تولد موضوع پروژه طراحی ایجاد.
فروردینِ استر
بهار قلب من 
تمام شد.تمامِ تمام.یک سال دیگر هم تمام شد.چه قدر زود!چشمم را روی هم گذاشته بودمکه سال نو آغاز شدو چشم که باز کردم و دیدم تمام شد.به همین زودی.
آقا!در سالی که گذشت، از دست من راضی بودی؟من دوست خوبی برای تو بودم؟به دوستی‌ام چه نمره‌ای می‌دهی؟چند بار دلت را شکستم؟حساب، دستت هست؟چند بار لبخند به لبت نشاندم؟جایی نوشته‌ای؟خانۀ محبّتت در دلم آبادتر شده یا ویران‌تر؟
دلم نمی‌آید این سؤال را بپرسمولی آزارم می‌دهد.نپرسم، آرام نمی‌گیر
وقتی فکر انجام دادن یه کاری میاد توی ذهنم تا زمانی که انجامش ندم آروم نمیشم و کمی عجولم ، هفت ماهه به دنیا نیومدم ولی مامانم میگه دو هفته زودتر به دنیا اومدی عجله داشتی D:
تا اومدم بنویسم ، امروز خداروشکر تونستم یه کار خیلی کوچیک برای اون بچه ها انجام بدم ساعت از 12:00 گذشت و وارد روز جدیدی شدیم :)
خلاصه که نمی دونید چقدر ذوق کردند ، هر وقت به خوش حالیشون فکر میکنم ناخودگاه یه لبخند میاد روی لبم :)
اصلاح طرح لبخند و زیبایی لبخند به منظور دارا بودن دندان های زیبایی هست که در موقع لبخند زدن آشکار می شود لبخند زیبا به شما اعتماد به نفس و رضایت می دهد احساس خوشایندی که پس از هر بار لبخند زدن در جمع به شما دست می دهد باعث شادابی و طراوت شما خواهد شد.
برای اصلاح طرح لبخند ابتدا از سلامت لثه ها اطمینان حاصل می کنیم سپس به سراغ دندان های پوسیده می رویم پس از ترمیم و بازسازی و بر طرف کردن پوسیدگی دندان ها این بار نوبت به سفید کردن دندان ها می رسد.
س
عاشق حیوانات هستم. حتی شما بگو درنده ترین اونها باشه.
زندگی بدون حیوانات به هیچ وجه امکان پذیر نیست.
تو خیابون، کوچه یا جایی، وقتی مثلاً سگی گربه ای چیزی دیدید بهش لبخند بزنید. باور کنید اونها بهتر از ما آدم ها معنی و مفهوم لبخند رو درک میکنن.
 
عادت های بهداشتی دهان و دندان را یاد بگیرید. چهار هفته طول می کشد تا به چیزی عادت کنیم، بنابراین اگر می خواهید لبخند خود را در کمتر از ۵ هفته روشن کنید به مسواک زدن درست عادت کنید.
مسواک زدن ممکن است هیجان کمتری نسبت به سفید کردن داشته باشد و روش سریعی هم نیست، اما یک لبخند روشن فقط یک لبخند سفید نیست، بلکه یک لبخند خوب هم هست.
با مسواک زدن و ملاقات دندان پزشک خود به طور مرتب، از رشد باکتری جلوگیری خواهید کرد و دندان های سفید، تمیز و سالم خواهید
عشق را اینگونه شناختم که تا فاصله ای میان من و معشوق باشد عشق هم هست . فاصله که رفت عشق هم می رود و جایش را آرامش می گیرد . اما در میان این آرامش هم می توان عشق هایی را تصور کرد . دیشب قبل از رسیدن مهمان ها فهمیدم که بعضی لبخند های روشنا خیلی برایم خاص جلوه می کند . رنگ محبتش متفاوت است . یک محبتی که با اعتماد ترکیب شده و شیرینیش دوچندان است . می توانم بگویم " عاشق " این لبخند هایش هستم ...
+ همیشه با خودم می گویم این کار را بکنی خدا به تو لبخند می زند . هم
کتاب "کوچولوی اضافی" یه داستان واقعی و البته جالب...
وقتی این کتاب را می خوندم یادم اومد که برای خاله گرامی ما هم، چنین اتفاقی افتاده بود و البته خدا را شکر به خیر گذشت...امان از این دکترهای صرفاً آمپول زن!(لبخند)
کتاب خوبیه...پیشنهاد می کنم بخونید...
نصف روزه تموه...
خصوصا برای کسانی که اهل خاطره نویسی هستند، خواندنش خالی از لطف نیست...

از اینجا می تونید دانلود کنید
متن اهنگ مسعود امامی به نام سردم شده
بی تو همیشه تک و تنهام گم توی رگبار زمستونهیزم توی شومینه بنداز منو بگیر از برف و بارونسینم پر از خش خش برگاس نپرس که چی شدم چطورمسردم شده به جای شالت دستاتو حلقه کن به دورمگم کرده بودمت عزیزم پشت روزای بی نشونمیه قهوه ی گرم و یه لبخند بسه که حس کنم تو خونمگم کرده بودمت عزیزم پشت روزای بی نشونمیه قهوه ی گرم و یه لبخند بسه که حس کنم تو خونمدستامو محکم تر نگهدار یه باد بومی ماهو بردهاز وقتی که تورو ندیدم شب ها
وابستگی
دلبستگی
وارستگی / بلوغ احساسی /آغاز خود عشق ورزی / کنده شدن از موانع 
تلنگرهای زیادی در این چند سال خوردم . از کسانی که بینهایت دوست شون داشتم و دارم .
 
حالا دارم فکر میکنم .
اولی گذشت . سخت گذشت اما گذشت . سپردم اش به زمان .
دومی گذشت .اونم سخت بود و شوکه آور . سپردم اش به زمان .
و این آخری که سخت ترین هست هم خواهد گذشت ...
رنج آدم را پخته میکنه . بخصوص وقتی دلش میشکنه و میشکنه و میشکنه . 
حالا با خودم میگم عجب احمقی بودم که اجازه دادم آدم ها با د
سوپ را با قاشقم هم می‌زنم. بوی زندگی می‌دهد، شبیه غذاهای خشک و بی‌روح سلف نیست. یک قاشق پر می‌کنم. رشته‌ها از قاشق سر می‌خورند. لبخند دهانم باز می‌شود سوپ می‌رود روی زبانم. مزه زندگی می‌دهد. سوپش سیر دارد اما اصلا مهم نیست. احساس می‌کنم مریم مقدسی هستم که یک سبد میوه از بهشت دریافت کرده است.بهت و حیرت، لبخند ظریف و مزه سیر. چطور می‌شود انقدر مهربان بود؟
زینب برایم سوپ پخته و آورده است.
دقیقا چند سال پیش بود‌‌...
بهمن ماه...
تعداد خواب های واقعی یا به نگاه دین، رویاهای صادقانه، بیشتر شده بود...
با مرگ دوستم شروع شد و به...
یادم نیست به چی ختم شد.
اون زمان دانشجو بودم، حاج اقای دانشگاه میگفت احتمالا غلبه شیطانی هست که خواب های واقعی میبینی، خواب هایی که واقعا اذیتم میکرد...
گذشت و گذشت و گذشت تا با یه سری از ادعیه و این چیزها بهتر شدم، تا این چند روز...
انگار دوباره رویاهای صادقه برگشتند...
متن آهنگ شب رویایی از آرون افشار
♩♪♬من در تب و تاب توام خانه خراب توام من منه دیوانه عاشقای تو سر و سامان من نیمه ی پنهان من جان تو و جان یه عاشق♩♪♬من عاشقتم تا ابد دور شود چشم بد از تو و دنیای من و توای ماه الهی فقط کم نوشد سایه ات از شب و روزای من و تو♩♪♬سوگند به لبخند تو دل من بند تو ای مهر و ماه تو جان بخواهای تو همه ی خواهشم تویی آرامشم ای مهر و ماه تو جان بخواه♩♪♬سوگند به لبخند تو دل من بند تو ای مهر و ماه تو جان بخواهای تو همه ی خواهشم ت
رمضان هم گذشت...
یادمه بچه که بودم، داداش بزرگه میگفت عید فطر که میشه،  وقتی میگن الحمدلله علی ما هدانا و الی اخر، انگار یه پارچ آب یخ رو سر آدم خالی میکنن که ایوای! رمضان هم گذشت... 
انگار کم کم دارن آب یخ رو سرم خالی میکنن
رمضان هم گذشت و من آدم نشدم
اصلا نفهمیدم چی بود، چی شد! 
به قول استاد بخشی اصلا اینجا کجاست؟ من کی ام؟؟ تو کی هستی؟؟ (اینقدر من در درک عظمت این ماه نابودم!)
خدایا من که نفهمیدم چی شد و چی بود که گذشت، ولی تو به حق حسینت نذار دست خ
 
زهرای بابا سلام
امروز 20 ماه می شود که از پیش ما رفته ای. برابر همه روزهایی که اینجا پیش ما بودی و به زندگمیان شادی بخشیدی. این 20 ماه عمر شیرینت برای ما زود گذشت خیلی زود اما 20 ماه نبودنت هم زود گذشت آن قدر زود که باورمان نمی شود 20 ماه است که پرکشیده ای. زود گذشت اما به تلخی. آن قدر تلخ که گاهی شیرینی بودنت را از یاد می بریم
 
سهم من از تو عکس هایی شده است که نبودنت را به من یادآوری می کند
سهم من از تو عکس هایی شده است که نبودنت را به من یادآوری می کن
​​​​​ف-ح ام گم شده، کنار دریا با سیگاری نیمه سوخته و یک گیلاس شراب منتظرم که بیاید و دست در پشتم بگذارد و با آهی بنشیند و بگوید سلام، بلاخره اومدم و لبخند بزند. منم نگاهش بکنم و با یه لبخند بگم سلام و به نوشیدن ادامه بدهم و این لحظات در این نقطه تا هزاران سال متوقف شود. 
کاش می‌شد بی‌تابی‌ها رو تقسیم کرد‌... هر چقدرم راه میری انگار کمه. میخوای تو هر قدم که برمیداری یه تیکه‌شو بریزی دور. زیر پات له کنی ولی نمیشه. میخوای با هر قطره اشک یه کمش رو بریزی دور. میخوای فکرای بد رو دور کنی. میخوای لبخند بزنی ولی نمیشه. یعنی نمیشه دیگه. نمیشه. یه تیکه‌ت نیست انگار‌. یه چیزی مرده. یه بودن هایی نیست. یه ورژن هایی از تو تو ذهنته که میخوای روش بالا بیاری. این کیه؟ من؟ مگه میشه؟ میخوای پاک کنی. خودت رو. میخوای بگی تولدت مبارک.
آینه را برداشته‌اند. همانکه قبل از دستشویی رفتن توی آن نگاه می‌کردی، نقاشی بالش با این خطوط درهم سیاه را نظاره می‌کردی، توی آینه می‌خندیدی و به خودت اطمینان می‌دادی چقدر با همین لبخند کوچک زیباتری. 
بعد تا دستشویی لبخند می‌زدی، با لبخند &^ $#@! و در راه برگشت برای آینه چشمک می‌زدی که "دمت گرم روزم را ساختی". 
حالا آینه را برداشته‌اند. شاید چون گوشه‌اش شکسته بود. شاید هم چون بالشتشان نقاشی‌ها را به هم میزده. 
اما می‌دانی آینه جان، قصه ای
گوینده خبر اعلام میکنه: آب دریاچه ارومیه 82 درصد افزایش یافته، لبخند رو صورتشه، شاید هم انتظار دارن منِ مخاطب هم لبخند گُنده به صورتم باشه، شاید باید لبخند داشته باشم، ولی این چند وقته آسیب ها و خسارت های جانی و مالی سیل ساده ترین خوشی های لحظه ای رو هم از دماغمون درآورده. وقتی از شبکه های اجتماعی جویای حال زلزله زده های کرمانشاه میشم و میبینم همچنان خونه ندارن، میترسم. 
یکی از فانتزیامم اینه که بقدری پول داشته باشم که بتونم حداقل تو محدوده ا
 
می‌گوید: «زیر همین چادر فتنه‌ها می‌کنید!»می‌گوید: «گرمتان نمی‌شود؟!»می‌گوید و می‌گوید و نیش می‌زندو انگار نمی‌داند آتش طعنه‌هایش بیش‌تر از هر گرمایی، جان را، روح را و دل را آتش می‌زند.نمی داند همه‌ی این «نیش» ها «نوش» می‌شوند مادام که «یاس یعنی مهربانی بر همـه».نمی داند که می‌ارزد برای لبخند «او» از دنیــا گذشت.اللهم ارزقنا نگـاه فاطمه (س)
عکس پروفایل دخترانه با عینک زیبا و جدید 2018 – 97
تصاویر دخترانه با عینک برای پروفایل,عکس فانتزی دخترانه عروسکی,عکس های دخترونه صورتی,عکس دخترونه جدید,عکس پروفایل دخترونه شیک,عکس دخترونه باحال
ادامه ی پرو فایل ها در ادامه ی مطلب
ادامه مطلب
روزی، گوساله ای باید از جنگل بکری می گذشت تا به چراگاهش برسد، گوساله ی بی فکری بود و راه پر پیچ و خم و پر فراز و نشیبی برای خود باز کرد!
 
روز بعد، سگی که از آن جا می گذشت از همان راه استفاده کرد و از جنگل گذشت. مدتی بعد، گوساله راهنمای گله، آن راه را باز دید و گله اش را وادار کرد از آن جا عبور کنند!
ادامه مطلب
بعد از تست عطری که تا حالا امتحانش نکرده بودم، با وجود بوی خوش، هرکاری کردم نتونستم خودم رو قانع کنم که به عنوان عطر جدید انتخابش کنم. برام خیلی عجیب بود! هم بوی عطر، هم پخش بوش همونی بود که من می‌خواستم، اما یه چیزی درون ذهن و ضمیر ناخودآگاهم مانع از انتخاب این عطر می‌شد. کل مسیر از عطر فروشی تا خونه و کل شب رو داشتم به بوی عطری که خوبه اما برای من پذیرفتنش راحت نیست فکر می‌کردم. وقتی مانتوم رو از روی تک مبل اتاقم برداشتم تا دوباره بوش رو استش
کولر گازی جنرال لبخند 24000 دارای طراحی لبخندی شکل همراه با هر دو قابلیت سرمایش و گرمایش و موتور پیستونی پر قدرت و با کیفیت می باشد. این کولر گازی از متراژ 24 تا 50 متر را تحت پوشش قرار می دهد و با تولید هوایی سالم محیط ایده آلی را برایتان فراهم می سازد.
ادامه مطلب
برای ورود به ساختمان محل کار ابتدا باید از محل حراست آنجا عبور کنم، اتاقکی کوچک که خانمی جوان اما عبوس آنجا نشسته است. روز اولی که پا به اتاقکش گذاشتم و سلام کردم، زیرلبی و با اخم جوابم را داد. رفتارش ذوق آدم را می‌خشکاند  اما خب من آدمی نبودم که از رو بروم. هر روز صبح که پا به اتاقکش می‌گذاشتم بلند و پر انرژی و با لبخند سلامش می‌کردم به این امید که گره‌های پیشانیش که شاید ناشی از ناراحتی باشد باز شود و لبخند خانم حراستِ به زعم من غمگین را ببی
پسرِ شوهرخالم با یه حالت تحقیر آمیزی از توی آینه ماشین نگاه کرد و با لبخند پرسید شما از رو پرچم آمریکا هم رد میشین ها؟
پرسیدم ما؟ گفت آره. بعد من توی آینه نگاهش کردم و فقط لبخند زدم. بعدش هم مثل قبل از پنجره ماشین به بیرون خیره شدم.
اعصابم داغون شد! از اینکه فکر میکنه میتونه من رو وارد یه بحث بیخود بکنه و بعد بهم بخنده. در حالی که اونقدر کم حرف بودم که پیش خودش فکر نکنه اسکلم! چرا واقعا بقیه رو اسکل فرض میکنن؟
در یکسالی که گذشت چالش های زیادی رو پشت سر گذاشتم 
خیلی زیاد 
بارها تا مرز سقوط رفتم اما به یک مویی خودم رو بند کردم و در هوا معلق ماندم 
بارها شکستم و باز خودمو جمع کردم 
بارها افتادم و باز لنگ لنگان به راه افتادم 
.
.
.
اگر میدانستم پاداش این روزهای سختی که گذارندم چنین روزهای شیرینی است، تمام روزهای تلخ گذشته را با کمال میل به  آغوش میکشیدم ... 
این روزها انقدر شیرین است که وقتی به گذشته ای که گذشت مینگرم با لخند میگویم چه خوب گذشت :) 
لبخند غوغا می‌کند! وقتی به افرادی که شما را نگاه می‌کنند، لبخند می‌زنید،
اعتماد به نفس آنها خود به خود افزایش می‌‌یابد.

شرکت مک‌دونالد
تمرین‌های جالبی به فروشنده‌هایش می داد. چون آنها از صبح تا شب کار می‌کنند، خسته
می‌شوند؛ برای اینکه لبخند دائم بر روی لب‌های‌شان باشد؛ زمانی که آنها را استخدام
می‌کند چسب هایی روی دهان‌شان می‌زند تا لب‌هایشان کشیده شود و همیشه حالت لبخند
را داشته باشند بعد از دو تا سه ماه خودبه‌خود عادت می کنند ک
آخر چرا من؟منی که به همه لبخند میزدم؟!صمیمیتم زبانزد بود؟؟چرا من؟
حالا دیگر خودم را فراموش کردم...لبخند زدن را...غم وجودم را احاطه می کند؛تامغز استخوان...
خنده هایی که دیگر دلی نیست...من سنگ هم نیستم...ولی خودم را گم کرده ام!
 
دلم برای خودم های گذشته تنگ شده...مانند ماهی درون تنگی که دلش برای دریا لک زده...
دوست دارم به گذشته برگردم...دوباره کودک شوم و فقط از دنیا خنده های واقعی و گریه های گذرایش را بفهمم
 
دلتنگ خودم،بد شده ام...
 
+لطفا همه برام دعا ک
لبخند می زنند 

ابرها را دوست دارم 
چندی پیش 
 قدم زنان سنگ فرش های خیابان را زیر چتر ابرها ، شانه زدی 
و ابرها به تماشای تو نشستند
همه چیز را دَر گوشم گفتند ..
وَزش باد را دوست دارم 
بوی تن ات را می دزد
و من همه اش را یکجا 
زیر همان ابرها 
در آغوش می کشم ..
یکهو ( یک باره ) ..
باران بارید ..
نمی دانستم ، 
خداوند هم اشک می ریزد 
و ابر 
و باد 
و باران به من و تو لبخند می زنند .. !

" محمد نبهان ، 3 یانیر 2019 " 
دو هفته از عید گذشت و امروز صبح که داشتم میرفتم سرکار دوباره تهران مثل میدان جنگ بود همه طوری ماشین ها را گاز میدادن و از هم سبقت میگرفتن که اصلاً فکر نمیکردی با روزهای عادی تفاوتی داره و شهر شکلی کاملاً عادی داشت. 
اما اگه هنوز توی خونه هستین و دلتون یک بازی دور همی میخواد یک پیشنهاد دارم براتون. این برنامه  را روی گوشی هاتون نصب کنید، آیدی دوستاتون را بپرسید و از یک بازی دو یا چند نفره لذت ببرید.
الان که پایتخت تموم شد ساعت ده شب چیکار کنیم؟
دو هفته از عید گذشت و امروز صبح که داشتم میرفتم سرکار دوباره تهران مثل میدان جنگ بود همه طوری ماشین ها را گاز میدادن و از هم سبقت میگرفتن که اصلاً فکر نمیکردی با روزهای عادی تفاوتی داره و شهر شکلی کاملاً عادی داشت. 
اما اگه هنوز توی خونه هستین و دلتون یک بازی دور همی میخواد یک پیشنهاد دارم براتون. این برنامه  را روی گوشی هاتون نصب کنید، آیدی دوستاتون را بپرسید و از یک بازی دو یا چند نفره لذت ببرید.
الان که پایتخت تموم شد ساعت ده شب چیکار کنیم؟
سیامند رحمان در گذشت .
سیامند رحمان قهرمان وزنه برداری پاراالمپیک جهان و رکوردار این رشته ساعاتی پیش بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت. 
رحمان اهل آذربایجان غربی و ۳۱ سال از سنش می گذشت که در روز یکشنبه ۱۱اسفند ۹۸ جان به جان آفرین تسلیم کرد. 
 
سیامند رحمان در گذشت .
سیامند رحمان قهرمان وزنه برداری پاراالمپیک جهان و رکوردار این رشته ساعاتی پیش بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت. 
رحمان اهل آذربایجان غربی و ۳۱ سال از سنش می گذشت که در روز یکشنبه ۱۱اسفند ۹۸ جان به جان آفرین تسلیم کرد. 
 
یه جمله ای خوندم که 
هر چقدر بارون زندگیت شدیدتر باشه رنگین کمون بعدش بزرگتر و قشنگ تره 
چند ثانیه ای بهش فکر کردم 
و برداشتم ازش این بود که گاهی ما یادمون میره که ( ان مع العسر یسرا ) برامون فرستاده شده 
اینکه همیشه راه حلی وجود داره و قطعا میتونیم مسائلمون رو پشت سر بذاریم وتا حالا بارها شده وقتی به مشکلات گذشتمون فکر میکنیم یه لبخند تلخی میزنیم و میگیم : خوبه که گذشت چقدر سخت بود 
اما رنگین کمونی به عنوان پاداش بهمون داده میشه رو نمیبینیم ! 
به نقل از سایت مشاوره کیفری دینا ، جرایم به طور کلی به دو دسته قابل گذشت و غیر قابل گذشت تقسیم می شود گذشت شاکی در جرایم غیر قابل گذشت در عدم تعقیب یا عدم رسیدگی به این جرایم اثر نخواهد داشت و گذشت شاکی در اینگونه جرایم ممکن است نهایت به تخفیف مجازات ، تعویق صدور حکم و تعلیق صدور حکم و همچنین از شرایط معافیت از کیفر و غیره محسوب شود . برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد گذشت شاکی در جرایم غیر قابل گذشت بر روی لینک زیر کلیک کنید :
 
 
www.heyvalaw.com/
درمان لبخند لثه ای

 
جالب است که بدانید این وضعیت در زنان بیشتر از مردان است. بعضی از کارشناسان می گویند ، حدود ۱۴ درصد از زنان و ۷ درصد از مردان دارای لبخند لثه ای هستند.ما خبر خوبی برای این افراد داریم لبخند لثه ای در بیشتر موارد قابل درمان است.
درمان ارتودنسی
دکتر درویش پور بهترین متخصص ارتودنسی در این زمینه می تواند با کمک گرفتن از درمان ارتودنسی دندان ها را از سوی موقعیت نا صحیح به سوی موقعیت صحیح حرکت دهد.
به این ترتیب و با قرار گرفتن دن
بلیطمون برای هجده مهر بود. هفده مهر مدرسه کلاس داشتم. روزهای قبلش نه برنامه من خالی بود و نه اون که هم رو ببینیم و خداحافظی کنیم. صبح هفدهم، قبل از مدرسه رفتیم کافه برای صبحونه. روزهای قبلش تا از یک نفر عصبانی میشدم، بداخلاق میشدم، غر میزدم به‌م می‌گفت: «می‌خوای بری پیش کسایی که مهربونی ویژگی بارزشونه. حواست بیشتر به خودت و رفتارت با آدم‌ها باشه این روزها». هیچی دیگه! حرفی نمی‌موند. میشدم یک دختر مهربون که از بعضی چیزها راحت می‌گذره...  
خ
بلیطمون برای هجده مهر بود. هفده مهر مدرسه کلاس داشتم. روزهای قبلش نه برنامه من خالی بود و نه اون که هم رو ببینیم و خداحافظی کنیم. صبح هفدهم، قبل از مدرسه رفتیم کافه برای صبحونه. روزهای قبلش تا از یک نفر عصبانی میشدم، بداخلاق میشدم، غر میزدم به‌م می‌گفت: «می‌خوای بری پیش کسایی که مهربونی ویژگی بارزشونه. حواست بیشتر به خودت و رفتارت با آدم‌ها باشه این روزها». هیچی دیگه! حرفی نمی‌موند. میشدم یک دختر مهربون که از بعضی چیزها راحت می‌گذره...  
خ
سلام علیکم
به اولین روز از فصل تابستون امسال خوش اومدید...
از امروز رسماً تابستون شروع میشه(لبخند)
اون موقع ها که مدرسه می رفتیم، به محض اینکه تابستون شروع می شد کیف دنیا را می کردیم...حالا انگار قراره چه اتفاقی بیفته(لبخند)
و البته تلویزیون هم این اشتیاق را تشدید می کرد...
ببنید لطفا
ادامه مطلب
نزدیک دوسال از آخرین پستم میگذره.... دوسالی که تو یه چشم بهم زدن گذشت و از طرفی زندگیم رو هم زیر و رو کرد...مهر تا آذر 97 سختترین روزای زندگیم بود... روزایی که باید یه تصمیم مهم میگرفتم و وسط یه دوراهی سخت گیر کرده بودم... یه طرفش دلم بود و کلی خاطره.. یه طرفش عقلم بود و یه اینده ی شاید خوب.... اولش راه دوم رو انتخاب کردم... ولی هرچی که گذشت دیدم من آدم دست کشیدن از دلم نیستم.... روزایی که جز گریه و دعا هیچ کاری ازم برنمیومد و فک میکردم که باید تسلیم سرنوشتم
مغزم، دلم، روحم، جسمم مدام طعنه می‌زنند که ۲۸ام هم گذشت، پس چه شد آن وعده و وعیدها و من خودم را به کوچه علی چپ زده و طعنه‌ها را بی پاسخ گذاشته و به باقی کارهای مانده مشغول می‌شوم. به "خود" قول داده‌ام، تیر نگذرد، جهادیِ تیر نگذرد...تا یار که را خواهد!
سلام . 
گفتی هر از گاهی جویای احوالت باشم . مگر می شود عشق به خواسته اش نرسد . سرک کشیدم و از پشت پنجره تو را دیدم ، سراسر لبخند بودی . از تو چه پنهان حال من بد نیست  و ملالی نیست جز دور بودن از چشم های مهربان تو . 
اینکه نفس می کشی به شوق زیستن  ،یعنی که من زنده ام . همین کافی ست .
هر گوشه ی این جهان ،طراوت و سرسبزی بهار را می بینم ، در خیالم به چشم های تو بوسه می زنم.  
دیگر عرضی نیست جز  اینکه ،صدای خنده های تو ،موسیقی لحظات من است  پس لطفا همیشه بخ
اون سیاه بود و هیچ وقت لبخند نمیزد،مدام اشک میریخت،تپش دلش خیلی کند بود.
نگاهی به دلی که بزرگ و نورانی بود کردم؛به قدری زیاد بود که دوست داشتم،بخشی از قلبمو به اون بدم.
به سمتش رفتم و صداش زدم.اون به من نگاه سرد و خشکی کرد.من،با لبخند،بخشی از قلب روشناییم رو بهش دادم؛اون به قلب کوچک و نورانی که در دستم بود،خیره شد.برداشت و روی قلب سیاه و شکسته گذاشت.
بعد از چند دقیقه،اون کاملا تغییر کرد،حالا صورتش،سرشاز و لبخند شیرین بود.تمام وجودش مخصوصا قلب
اگر روزی کسی را دیدید که می خندد، پیش از آنکه به خنده هایش شلیک کنید از خود بپرسید او خندیدن را از کجا آموخته است؟هر آدمی که به دنیا می آید گریستن را بلد است، زیرا گریه جواز ورود به این جهان است اما، خندیدن را باید آموخت و آنکه می خندد حتماً برای آموختنش رنج بسیار برده است.آنکه لبخند می زند، نوح است زیرا توانسته در طوفان زندگی قایقی بسازد. هر لبخند قایقی ست و آنکه لبخند می زند یعنی توانسته روی رودِ روانِ اشک هایش قایقی بیندازد و دور شَود 
عنوان گولتان نزند. نمی‌خواهم برایتان از یک قهرمان بگویم. می‌خواهم از یک گوشهٔ مسیر عشق خودم بگویم. امشب در میهمانی نشسته بودیم و یک‌نفر داشت با جملاتی از قبیل «رشته‌اش به درد هیچی نمی‌خوره» و «آخرش یه چیز مسخره انتخاب کرده» انتخاب مرا و یا شاید مرا تحقیر می‌کرد و من در سکوت فقط لبخند می‌زدم؛ لبخند می‌زدم چون به انتخاب خود و نادانی او ایمان داشتم، لبخند می‌زدم به اینکه مادر سعی می‌کرد از من دفاع کند و انگار خبر نداشت حرف آدم‌ها و نظرات
بلیچینگ دندان
بلیچینگ
دندان درمانی است که توسط “ژل های سفید کننده دندان” انجام می شود. با
قرار گرفتن این ژلهای مخصوص روی دندانها، زردی دندان از بین رفته و می توان
رنگ دندانها رو حداقل ۲-۳ درجه روشن تر نمود.

ایمپلنت دندان
ایمپلنت
دندان ایمپلنت یک ساختار مصنوعی برای جایگزینی دندان و ریشه دندان است که
به عنوان بخشی از عمل‌های دندانپزشکی ترمیمی و زیبایی و با هدف جایگزین
کردن دندان از دست رفته انجام می‌شود.


اصلاح طرح لبخند
اصلاح
طرح لبخن
کاربرد ایمپلنت دندان در اصلاح طرح لبخند بسیار بالا است و با ایمپلنت دندان می توانید زیبایی را به چهره خود هدیه دهید. ایمپلنت دندان نقش به سزایی در اصلاح طرح لبخند داشته و می تواند بهترین جایگزین برای دندان های از بین رفته و یا پوسیده شما باشد. این روش هزینه بالایی داشته و هیچ بیمه ای خدمات مربوط به ایمپلنت را تحت پوشش قرار نداده است اما ارزش آن در قبال زیبایی و اهمیتی که دارد بسیار بالا خواهد بود. در ادامه توضیحات کامل تری در این رابطه ارائ
لبخند مونا لیزا (Mona Lisa Smile) فیلمی سرشار از معنا و مفهوم است.  جولیا رابرتز به عنوان استاد تاریخ هنر در دانشکده ی ولزلی وارد می شود. جایی که یک انگشتر نامزدی به انگشت زنی جوان، بیش از تحصیل و آموزش درست و کامل، اهمیت دارد.
تمام سناریوهای این فیلم بی نظیر هستند.
لبخند مونالیزا بی تردید نسخه ی زن آزاد و متفکر، عاقل و منطقی، قدرتمند و مستقل است. جولیا رابرتز در نقش کاترین واتسن به شیوه ی سقراط، دختران را به چالش می کشد تا درباره ی همه‌ چیز پرسش کنند
نمیدونم چرا بازه ی سال ۹۳ تا ۹۷ انقدر برام زود گذشت،نه اینکه فکر کنید زود گذشت چون خوش گذشت هااا،نه اصلا و اتفاقا برعکس،شاید باورتون نشه اما گاهی اسم سال۹۳ که میاد فکر میکنم پارسال بوده،نمیدونم چرا توی این برهه از زمان به شدت گیر کردم...برهه ای که کلی هدف واسه خودم چیده بودم که به تک تکشون برسم اما به هیچکدومشون نتونستم برسم،همیشه شعار میدادم که سعی کنید هیچوقت شرمنده دلتون نشید اما خودم بدجور شرمنده دلم شدم...نه تنها به اهدافم نرسیدم بلکه ب
مجله اینترنتی لبخند به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  یزید در اواخر عمر دچار جنون شد، رفتار‌های بسیار زشت و ناروایی از خود نشان می‌داد، تعادل روانی نداشت و بعد سر به بیابان گذاشت و بالاخره با خفت و خواری و پستی مرد و در یک نقطه دفن شد. بعد‌ها در دوران مختار و بعد در عصر بنی‌العباس این قبر‌ها را می‌شکافتند و مرده آن‌ها را بعد از سال‌ها بیرون می‌آوردند.
ادامه مطلب
☃☃☃☃☃☃☃   
 
 
                                          
     
❄❄❄❄❄❄❄❄
 تولدم مبارک
باز یک سال گذشت و دوباره به نقطه ی آغاز رسیدم..
خدایا دلم هوای دیروز رو کرده،هوای روزهای کودکیم،دلم میخواد مثل دیروز قاصدکی بردارم و آرزوهام رو به دستش بسپارم...
دلم میخواد دفتر مشقم رو باز کنم و دوباره تمرین کنم الفبای زندگی رو..
میخوام خط خطی کنم تمام اون روزایی که دل شکستم و دلمو شکستن..
365روز گذشت...روزهایی که قهقه زدم از ته دل و لبخند زدم و شب هایی که اشک
چند درخت شاداب می‌دیدم. برگ‌هایی سبز بر آن‌ها بود، شاید بهار بود، شاید هم تابستان، چه کسی می‌داند؟
تا دلتان بخواهد آدم آنجا بود. نور خورشید با لطافت می‌تابید. من روی نیمکت نشسته بودم، او هم روی یک نیمکت دیگر. یک کتاب دستش بود، آرام آرام می‌خواند و ورق می‌زد. صورتش پیدا نبود، ولی می‌شناختمش، او بود. نگاهم را برگرداندم.
آب‌نمای بین میدان را دیدم، قطره‌های ریز آب در هوا معلق شده بود و یک هاله‌ی رنگین‌کمانی کوچک درست شده بود. برخورد دلنشین
چرا به خودم نمیام؟ تا کی قراره اینطوری ادامه پیدا کنه؟ زمستون گذشت، بهار گذشت، تابستون گذشت، و پاییز... پاییز هم دارم میگذره. دلیلش چیه؟ مشکل از کجاست؟دقیقا باید چکار کنم که نمیکنم؟ چرا دارم باز به شیوه گذشته عمل میکنم؟ بلاخره کی میخوام این من درونی که که من نیستم رو نابود کنم؟
اینجوری نمیشه. هرهفته داره بدتر از هفته قبل میگذره و اصلا متوجه نمیشم دلیلش چیه.
بارها و بارها با خودم حرف زدم، از خودم قول گرفتم و چرا؟تک تک لحظات رو دارم میکشم و از د
چرا به خودم نمیام؟ تا کی قراره اینطوری ادامه پیدا کنه؟ زمستون گذشت، بهار گذشت، تابستون گذشت، و پاییز... پاییز هم دارم میگذره. دلیلش چیه؟ مشکل از کجاست؟دقیقا باید چکار کنم که نمیکنم؟ چرا دارم باز به شیوه گذشته عمل میکنم؟ بلاخره کی میخوام این من درونی که که من نیستم رو نابود کنم؟
اینجوری نمیشه. هرهفته داره بدتر از هفته قبل میگذره و اصلا متوجه نمیشم دلیلش چیه.
بارها و بارها با خودم حرف زدم، از خودم قول گرفتم و چرا؟تک تک لحظات رو دارم میکشم و از د
لبخند می‌زنم؛ به یاد اون لحظه‌ای که وارد نمایشگاه شدم و هر گوشه‌اش برام خاطره بود. لبخند می‌زنم؛ به یاد دختر کوچولویی که رو صورتش یه پروانهٔ خوشگل نقاشی شده بود و وقتی بهش لبخند زدم، لب ورچید و تحویلم نگرفت. لبخند می‌زنم؛ به یاد آدم‌هایی که قیافه‌هاشون مثل علامت سوال بود و دنبال غرفهٔ انتشارات می‌گشتن. لبخند می‌زنم؛ به یاد راه رفتن زیاد و کولهٔ سنگینم و درد کمر و پام. لبخند می‌زنم؛ به یاد لحظه‌ای که امید صباغ نو و محمد شیخی رو از نزدیک
باسلام.
مدتی ویروس به اسم کرونا! در کشورمون خیلی بزرگ نمایی شده! به طوری که همه مکانها در حال بسته شدنه! این ویروس نسبت به ویروس ها واگیردار خطرناک، بسیار کمتر کشنده هستش .!
خود ویروس کرونا هم تویه ویدئو زیر این رو میگه! .. ببینید 
ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها